Tuesday, January 16

fading sigh

ANATHEMA-Emotional Winter
Speak to me
For I have seen
Your waning smile
Your scars concealed
So far from home, do you know you're not alone
Sleep tonightSweet summer light
Scattered yesterdays, the past is far away
How fast time passed by
The transience of life
Wasted moments won't return
And we will never feel again
Beyond my dreams
Ever with me
You flash before my eyes, a final fading sigh
But the sun will rise
And tears will dry
Of all that is to come, the dream has just begun
And time is speeding by
The transience of life
Wasted moments won't return
And we will never feel again

Monday, January 15

اعتراف دایناسوری

خب الان وقت نوشتن این پست نیست، دیشب هم نبود که من نوشتم و پست نکردم... نمی شه منتظر وقتش شد!
وقتی من 5 تا ویژگی درونیم رو بگم و هیچ کس بعنوان اعتراف قبول نکنه معلومه که فقط من ساکن کوچه علی چپ هستم!
!ولی من همچنان اونجا هستم! خونه م عوض نشده! قصد هم ندارم عوض کنم

رازهایی هستند... ولی من احساس گناه نمیکنم درموردشون! پس چرا اعتراف؟؟
!رازهایی هم شاید باشند که لابد گناه هستند! و من هنوز هم تصمیم ندارم بهشون اعتراف کنم

:اما ممکنه هنوز چیزهایی باشند که درمورد ویژگیهای من ندونید
من درکمال شرمندگی و با احساس انزجار از خودم به این نتیجه رسیدم که حقیقتا به حرفهایی که درمورد من نباشند جز با انگیزه بازی ذهنی گوش نمی کنم... یعنی اگه حوصله بازی نداشته باشم، اصلا گوش نمیکنم! می دونم اگه می دونستید هیچوقت با من حرف نمی زدید! اما خب وقتی می خوام به خودم دلداری بدم می گم اصلا کی گفته بازی ذهنی بده؟ اونم بازی ذهن من!! شما هم می تونید این دلداری رو از من بپذیرید

!پ.ن: اصلا قبول نمی کنم که این اعتراف نیست! چون از گفتنش دلم پر آشوبه و کم مونده عرق کنم از شرم

Saturday, January 6

معترف؟

معترف باشم؟ پیش کی؟ به چی؟ اینجا رو 5-6—7---نهایتش 8 نفر میخونن... تازه اگه یاد کنن و بخونن... هر کدوم هم حداقل 3 سال با من نشست و برخاست داشتن... بجز 1 یا نهایت 2 نفرشون... من هم که عادت ندارم به مخفی کاری... دیگه چی بگم؟

اینا اعتراف نیست اما خب میگم دیگه...
گاهی از گناه نمی ترسم اما از اینکه ناخودآگاه به کسی لطمه بزنم خیلی
از اینکه ناخودآگاه لطمه بخورم خیلی میترسم برای همین گاهی خیلی از گناه می ترسم
چهاربُعدی PET-CT-MRI توی نگاه اول تا استخوون شخصیت و افکار طرف مقابلم رو تصویر میکنم با کیفیت
می دونم که در آینده موجود خاصی(خوب یا بدشو خدا عالمه) خواهم بود! هرچند بعضیا معتقدند از اول بودم! یه زمانی هم عضو کلوب زیرزمینی "خواص" بودم!
نمودارتابع هر وجه شخصیتم شبیه یه تابع درجه سه است... یه نقطه عطف بین دو تا مجانب عمودی... همینه که میگید پر از تضاد هستم!

خب ن... جانم کی کدوم اینارو یا بدترهاشو نمیدونست؟