Friday, October 30

قصص


با این خوابها احساس می کنم ورژن خودم از قصص انبیا رو دارم تجربه می کنم
پریشب یه موجود کوچولو رو از آب گرفتم که غرق نشه... خیلی ناز بود... یه هاپو کوچولوی سفید بود با پاپیون قرمز روی گردنش... می خواستم بزرگش کنم... صبح فکر می کردم موسای من که هاپوئه... فرعونم کیه؟

دیشب داشتم یه سری گوسفند قربونی شده رو تمیز می کردم (!!!!) که به یکی از گوسفندها که رسیدم دیدم گردنش اصلا بریده نشده... تو فکر بودم پس اینو چطور کشتن؟ نمی دونم چه بلاهایی سرش آوردم به هوای تمیز کردن... که دیدم داره نفس می کشه... نفسم بند اومد که هی... این زنده بوده... بعد یه دفعه گوسفنده خواهرم بود که دراز کشیده بود و نفس می کشید که به هوش بیاد... من وحشت کردم... چرا خواهرم زیر چاقوی من رفته بود؟؟ فکر کردم با این بلاهایی که من سرش آوردم چطور می تونه دیگه زندگی کنه؟ اصلا چرا هنوز زنده ست اگه قرار بوده مرده باشه؟ اصلا از خودم نپرسیدم چرا باید مرده باشه؟ کی سعی کرده بکشدش؟... بعد دیدم طاقت دیدن زنده ش رو که نیم بسمله ندارم... چاقو رو فرو کردم توی گلوش... احساس کردم رگش رو بریدم... کنار کشیدم... گریه می کردم... هنوز زنده بود... بلند شد رفت دستشویی... دنبالش رفتم... خون پاشیده بود روی تمام دیوارای دستشویی... خودش دیگه نبود


Sunday, October 11

Min

وقتی آقای اسپیدرمن در فیلم سکس، لایز، اند ویدئوتیپز از دغدغه ش در مورد زیاد شدن کلیدهاش و پابند شدنش حرف می زد و من کیف می کردم، فکر نمی کردم اصلن روزی برسه که از صفر شدن (حتی موقت) کلیدهام همچین حس دربه دری بهم دست بده

Tuesday, October 6

مودم لپ تاپ به مثابه ملیت ایرانی - اپیزود یک



خوش خوشان زنگ زدیم به آقای دل در هلند، که سر هم کنن لپ تاپ دلخواهمون رو
مهربونانه می گیم و می شنویم تا می فرمایم مودم نداره این مدل؟
می فرمان مودم می خواید چه کار؟
می فرمایم خب ممکنه وقتی می ریم وطن، لازم بشه
می فرمان کجا یعنی؟
با غرور ترکی خودمون می فرمایم ایران
لحنشون عوض می شه و می فرمان مادام متاسفم، ما به ایران لپ تاپ نمی فروشیم
توضیح می فرمایم که متوجه نشدید، من اینجا هستم، فقط ممکنه گاهی سفر کنم به ایران
می فرمان سیاست فروش ما بسیار صریحه
ما در بهت و حیرت توضیح می فرماییم مدام که متوجه شما هستیم، اما ما همینجا قراره از لپ تاپ استفاده کنیم
فقط ممکنه توی سفر از آقاتون استفاده کنیم، همونطور که هر اروپایی دیگه ممکنه توی سفر به ایران ازش استفاده کنه
می فرمان باید از بزرگترشون بپرسن و بعد باز می فرمان باشه مادام بهتون می فروشیم به شرطی که وقتی ایران می رید با خودتون نبریدش
ما در حیرت از حکمت بلاهت بشری بحث رو کوتاه کرده و می فرمایم اوکی
مدلمون رو زیر و رو می کنیم و در آخر می بینیم نشد که مودم داشته باشه
می فرمان حالا که قراره ایران نبریدش دیگه می خواید چی کار مودم رو؟
می فرمایم خب شاید توی کشور دیگه لازم شه
می فرمان مثلا کجا؟
به لحنی که مودبانه بگیم خاک بر سر ابلهت، می فرمایم چه می دونم هر جای دنیا که لازم بشه
قرار می شه مدل دلخواهمون رو ایمیل بفرمایم براشون
و داریم بازبینی می کنیم خرید از آقاشون رو