tag:blogger.com,1999:blog-12531971.post4691311265604572829..comments2023-04-27T11:24:32.396+02:00Comments on PENdari: RE:SAMhttp://www.blogger.com/profile/04480754629340865813noreply@blogger.comBlogger2125tag:blogger.com,1999:blog-12531971.post-60850756738482098722008-10-14T18:49:00.000+02:002008-10-14T18:49:00.000+02:00http://www.behnevis.com/http://www.behnevis.com/Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-12531971.post-74882295384871534032008-10-14T17:55:00.000+02:002008-10-14T17:55:00.000+02:00حدود ظهر رسیدم دانشگاه و با کسی که قرار بود خونشو...حدود ظهر رسیدم دانشگاه و با کسی که قرار بود خونشو اجاره کنم تماس گرفتم...<BR/>یه ساعت بعد، من و ۴ تا از بچهها رفتیم دیدن خونه!!<BR/>تز این ۴ تا غیر از اونی بودن که اومده بود فرودگاه دنبالم!<BR/>صاحبخونه تعجب کرد بود حسابی!! ولی این در مقایسه با تاججب من از دیدن خون یه نو و مدرن و هنری و مجههزش، هیچ بود! جاتون خالی میشه یه عروسی رو با ظرف و ظروف چینی یه توی کابینت ها راه انداخت... یه پارتی رو هم با ظرفی یه بار مصرفش ... یه سالی هم میشه در و دیوار و زرفرو با مواد شویندش سابید... کلی تابلو روی در و دیوار هست، کار خود صاحبخونه و رفقاش و مشاهیر... یه آقای مجسمه ای هم توی راهرو روبروی در، در کمال بیناموسی لخت (و ...) ایستاده <BR/><BR/>موقع برگشتن، توی ماشین صحبت از موسیقی شد با یکی از بچه ها اکه چند باری اومده ایران... هجریان رو میشنک هت، براش زلف رو گذشتم ک نامجو رو هم بشناسه <BR/>امروز تنها رفتم مرکز شهر و گم نشدم! کارهای ثبت نامم هنوز انجام نشد... حداقل تا یه هفته دیگه کارت دانشجویی ندرام... به خانوم گفتم اگه مدرک من کامل نشد بود، پس چرا من اینجام!!! بعد تز بار اولین بار نوستالژی اومد سراغم که او وه ... میتونستم یه هفت یه دیگه هم بمونم تو ایران!Anonymousnoreply@blogger.com