اینها رو هم بگم و بعد،...
تقصیر من نبود همهی اون کتمانهای روز قبلش... تو هم اگه دیده بودی که همهی سرپا ایستادنهاش پشت دری که تو بستی، پوکید و ریخت روی زمین و افتاد، بیرمق،... اگه میدونستی چقدر تقلا کرده که نگذاره بفهمی، حق میدادی به من هم که نگذارم بفهمی... اما من خیال نمیکردم... محال میدونستم... اگه ذرهای گمون میکردم که ممکنه همون فردا مجبور باشم که خبر بدم، که مجبور بشی که برگردی، که روی هم ریختن یه مشت خاک رو تماشا کنی، کتمان نمیکردم... خیال نمیکردم اصلا... همونطور که بعد باور نمیکردم... بین هشیاری شنیدن گریهها و فراموشی گنگی و کوری خودم تاب میخوردم... صدای ضجههای تو هم که پیچید توی گوشی، هشیاری برگشت... تسلایی نداشتم جز اینکه اگه راه بیفتی میتونی خاکهارو تماشا کنی... وقت تنگ بود... همیشه وقت تنگه و فرصتی برای یک دل سیر نشستن و ناله کردن نیست...
تلوتلوخورون که نزدیک میشدی یادته که جهیدم و پیش از همه رسوندم خودمو بهت... که "ضجه نزن"... اینها نامحرمن... محرم میدونی یعنی چی؟ هیچ کس محرم شنیدن صدای تیکه تیکه شدن قلبت نیست جز صاحبش... که اگه بود نمیگذاشت پاره پاره بشه... محرم کجا بود؟... گفتم "آروم باش، اینها منتظر ایستادن"... که به رسیدن تو گور رو پر کنن و برن... اگه هوس تماشا هم داشته باشن از جنس شهوت تماشای از هم پاشیدن ساختمونهای بلنده... هرچیزی که ببینن یا نبینن، میشه نقل خلوتهای خالی و گرسنهشون... نامحرم مرهم نداره برای دردهات... هرچی بیشتر ببینه و نزدیک بشه بهت، نمکییه که آماده میکنه برای فردای دردهات... بگذار گور رو پرکنن و رو برگردونن و برن...
یادته؟ من همونم...
حالا درست که همه چیز شوخی شده و بیاهمیت... درست که خوب یاد گرفتیم ساکت موندن و حریص تماشا گذاشتن دیگرونرو... اما من میترسم... که روزی نوبت من بشه... که تلافی بشه سرم... میخوام یادت بمونه ... که من طاقت میآرم... میخوام مطمئنم کنی که بیخبرم نمیگذاری هیچ وقت... اما ... حتی اگه بیخبرم گذاشتی، اگه دیر رسیدم، اگه حتی نرسیدم، حتی اگه خبر من بودم،... یادت باشه که فقط نامحرما هستن که ایستادن و زل زدن به چشمهات و گوش تیز کردن به شنیدن ضجههات... پس آروم باش... همیشه
5 comments:
ميدونم نبايد چيزي بگم
نا محرمم
با چشم های تو خواهم گريست
با لب های تو خواهم خنديد
با صدای تو خواهم خواند
.
.
.
تو خواهم بود...آخر
اين چشم هاواين خانه تاب دوری تو را ندارد
کجایی؟ دل نگرانیم.
آخه نمینویسی چند وقته
:(
Post a Comment