لولههای خونه از سرما یخ زده بودن... مهمون خواهر و خونوادهش و آپارتمانشون بودیم... هی فکر میکردم چرا حواس من به محرم نیست... وقتی گفتهن برای تاسوعا و عاشورا میان خونهی ما، یادم افتاد که مشکل از محلهست که هیچ ظاهرش فرقی نکرده با هیچوقت
اینجاها هم ظاهرش فرقی نکرده... شاید یه پرچم سیاه زدن بهتر از نوشتن حرفهای کلیشهای باشه... سوال کردن از خودت که امسال فکر عاشورا و صبح عاشورا قراره چه بلایی سرم بیاره که از صف یزید بزنم بیرون و آزاد بشم... بپرس از خودت خط رزم امسال کجاست؟ اینهمه تحول و تغییر یه جایی و زمونی باید دوباره چک بشه که میخونه یا نمیخونه با اصل؟
یه زمانی، کاری که همه میکردن و نمیدونستن جاشو، جنگ با عراق بود... وبلاگنویس جان میدونی امروز کجا داریم میجنگیم؟ خودت چی؟ راستی هیچ جنگی توی ذهنت نیست؟ خب اگه جنگی نیست آروم بگیر و ساکت باش
اگرم جنگی هست و نمیخوای بگی،خب صفحهت رو سیاه کن و توی تاریکی بجنگ با خودت... گریه کن... لازم باشه بزن تو سر خودت
فقط زور نزن
من اما حرصم گرفته باز از این نخود آش شدن دولت بیعرضه ای که هرجا لازمه، یا پیداش نیست یا گندش هست، و هرجا نباید باشه، چوب و چماقش کشیدهست
یارو میگه علم برداشتن باعث ترافیک میشه! بنابراین خروج هرگونه علم ممنوعه
دیگه بحث زن و حجاب و تبرج و امنیت و آسیب اجتماعی هم نیست... ترافیک؟؟؟؟!!!!!!
مردک نمیفهمه ملت چندین ساله که میدونن شبای محرم چی کار کنن و صبح عاشورا چه کار... اما هنوز که هنوزه نفهمیدن هرروز صبح چه ساعتی از خونه بزنن بیرون تا سر موقع به کار یا قرارشون برسن... تو اگه مسئولی به فکر ترافیک بقیه روزهای سال باش
درجا دارم میگم من هیچ موضعی در مورد علم برداشتن ندارم... نه بهعنوان زن موضوع ذهن خودمه، نه بهعنوان آدم نگران سلامت اونایی هستم که علم برمیدارن، نه به عنوان مسلمون فکر میکنم بدعته یا سنت!
بحث اینه که یه دولت حق نداره برای هر موضوعی قانون وضع کنه... این درحد اختیارات دولت نیست...
چرا هیشکی نمیدونه چی کار باید بکنه؟
پ.ن: او می برید و .... من می بریدم
3 comments:
يه موضوعي كه خيلي وقته ذهن منو مشغول ميكنه اينه كه مثلا با يه چيزي برخورد ميكنن و ميگن اين تو فرهنگ ما نبوده و يا بدعته يا وارداتي
اين سئوال هست كه آيا فرهنگ همين چيزي نيست كه مردم باورش دارن و انجامش مي دن؟ اگه اينجوري خوب اون كارم جزء فرهنگ ميشه ديگه
هرچند ته دلم بايد خوشحال باشم از ممنوعيت اينجور چيزا و به اميد روزي باشم كه كل اين مراسم بالماسكه ممنوع شه اما ترجيح مي دم بگن چرا بده تا مردم خودشون ترك كنن نه اينكه با قانون و اجبار اينكار بخواد بشه
به این میگن فکر خطرناک
خب همه ترجیح می دن همه چیز خودبخود و با حرف خوب بشه
ولی وقتی کسی حرفتو قبول نکرد می تونی زورش کنی وقتی قدرت دست توست؟ آخه ربطی به تو نداره داداش
"گریه کنید مسلمانان که گریه ثوابه"
Post a Comment